همش دعوا میکنیم

بحث و جدال در هر رابطه طبیعی است. حتی میتوان اینطور تعبیر کرد که بحث و دعوا تا حدی از نشانههای یک رابطه سالم است، زیرا به این معناست که هر دو نفر به جای اینکه همه چیز را تو خودشان بریزند و مشکلات را بغرنجتر کنند آنها را بیان میکنند. اما اگر دائماً با هم مشاجره میکنید یا اختلافات ساده باعث بوجود آمدن یک سکوت معنادارِ خصمانه یا یک دعوای تمام عیار بینتان میشود، باید دنبال یک راه حل اساسی باشید. یادگیری سازوکارهایی برای حل اختلافات برای هر رابطهای مهم و ضروری است. ما همیشه می گوییم: وجود اختلاف و دعوا بین دو نفر اجتناب ناپذیر است، اما مهم است بدانید این اختلافات را حل کنید.
همش با همسرم دعوا میکنیم چکار کنم؟
نشخوار ذهنی نکنید
نتایج تحقیق در دانشگاه کالیفرنیا برکلی و دانشگاه نورث وسترن آمریکا نشان میدهد مدت زمانی که هر کدام از اعضای یک زود بعد از دعوا احساس ناراحتی میکنند رابطه مستقیمی با احساس خوشبختیشان در طولانی مدتشان در زندگی مشترک دارد. این موضوع جای تعجب ندارد بیشتر ما وقتی عصبانی هستیم تمایل به نشخوار کردن احساسات و افکار ناخوشایندمان داریم. حتی ممکن است به جای اینکه سعی کنیم موضوع را حل کنیم تمایل داشته باشیم خودمان را در احساس غم و ناراحتیمان غرق شویم. این موضوع به خاطر تمایل ناخودآگاه ما به حفظ احساس قدیمی و بد در مورد خود و روابطمان است.
به خودتان فرصت دهید تا آرام شوید

قبول داریم سخت است که جلوی عکس العملهای آنیتان را حین دعوا و مشاجره بگیرید. گاهی احساس میکنیم اگر عکس العمل نشان ندهیم نشانه ضعف یا ترس ماست. اما پنج دقیقه بعد از دعوا همه منطقیتر فکر میکنیم و حتی ممکن است از بسیاری از حرفهایمان احساس پشیمانی میکنیم.
بگذارید منطقیتر به این موضوع نگاه کنیم، وقتی با حرفها یا حتی نگاههای طرف مقابلتان به شدت برآشفته میشوید اغلب نشانه این است که چیزی عمیق تر در حال آشکار شدن است. یک کلمه اشتباه یا یک نگاه ساده از طرف شریک زندگی ما می تواند احساسات منفی قدیمی و منفی را در مورد خودمان ایجاد کند که باعث عصبانیت ، شرمندگی یا دفاع می شود. سپس ما به روشی واکنش نشان می دهیم که همیشه متناسب با شرایط نیست و در واقع ، اغلب اوقات آن را تشدید می کنیم. اگر بتوانیم در آن لحظه شدت از خود دور شویم ، قدم بزنیم یا حتی فقط چند بار نفس عمیق بکشیم ، می توانیم به حالت ذهنی منطقیتری برگردیم. ما می توانیم به جای این که در ذهن خود بمانیم ، در لحظه باقی بمانیم و انتخاب کنیم که چگونه می خواهیم با آگاهی و حساسیت بیشتری به شخص مقابل پاسخ دهیم.
دقت کنید چه اتفاقی در ذهن و بدنتان میافتد
علاوه بر مکث کردن دقت کنید زمانیکه تنش میان شما و همسرتان بالا میرود چه اتفاقی در بدنتان و فکر میافتد. این کار به شما کمک میکند نسبت به زمان حال آگاهی پیدا کنید.
- دقت کنید چه اتفاقی در حال رخ دادن است
- پذیرش اتفاق
- آگاهی افکار و احساساتی که تجربه میکنید
- Non-identification (به این معنی که به خودمان اجازه ندهیم که در احساساتمان غرق شویم)
به کمک این تمرین ذهن آگاهی باعث میشود نسبت به عکس العملهای مان آگاهی بیشتری داشته باشیم بدون اینکه خودمان را قضاوت کنیم و راحتتر بتوانیم کنترلشان کنیم.
گارد خودتان را باز کنید
وقتی که ما کنترل بیشتری روی خودمان داشته باشیم و مهارتهای آرامسازی خودمان را بلد باشیم میتوانیم نگرش دلسوزانهتر و منطقیتری نسبت به شریک زندگیمان داشته باشیم. میتوانیم به جای اینکه تمام تمرکزمان را روی دفاع کردن از خودمان یا ضد حمله زدن به طرف مقابلمان بگذاریم، تلاش کنیم بیشتر طرف مقابلمان را درک کنیم. اگر وضعیت روحی متشنجی داشته باشیم حتی نظرات خنثی طرف مقابل را به کلمات جنگی تبدیل تعبیر میکنیم، ذهن ما چیزی را که میشنود متناسب با چیزی که از آن میترسد تحریف میکند. زمانیکه سعی میکنید نسبت به طرف مقابلمان پذیرا تر باشیم و احساساتشان بیشتر را درک کنیم، خودمان هم در مقابل احساس آرامش بیشتری میکنیم و احساس نزدیکی بیشتری به همسر و شریک زندگیمان داریم.
دلیل بحث و دعوا پیدا کنید
بحث جنگ و جدال بین یک زوج مثل یک پیاز لایه لایه است، لایه بیرونی همان چیزی است که شما آن را میبینید و در مورد آن صحبت میکنید، در حالی که لایههای عمیقتری هم وجود دارد که اصل اختلاف شما در آن نهفته است و باید آنها را حل و فصل کنید. به عبارت دیگر گاهی موضوعی که سر آن دعوا میکنید فقط یک نشانه است، نشانهای از وجود یک مشکل عمیقتر. در واقع ریشه دعوای شما و همسرتان جای دیگریست. مثلا ممکن است از اینکه همسرتان تاریخ سالگرد ازدواجتان را فراموش کرده است از او ناراحت شوید ولیدر اصل چیزی که شما را آزار داده بیتوجهی اوست. در واقع برای شما فراموش کردن تاریخ سالگرد ازدواجتان نشانه مشکلی عمیقتری است.
فیلتر صدای درونی انتقادی خود را خاموش کنید
وقتی ما نسبت به شریک زندگیمان عکس العمل نشان میدهیم بخشی از واکنشهای ما متاثر از فیلتر “صدای درونی انتقادی” است یعنی شریک زندگیمان را از طریق این فیلتر ها میبینیم و میشنویم. این “صدا” نمایانگر الگویی از افکار منفی و ایدههای تحریف شدهای است که در مورد خود و دیگران بر اساس تجربیات آسیبزا از زندگیمان ایجاد کردهایم. همه برداشتها یا پیش بینیهایمان چه مثبت چه منفی بخاطر وجود این فیلتر مشکلاتی را بوجود میآورد. ما صحبت ها و رفتارهای شریک زندگی خود را از طریق منتقد درونی خود فیلتر میکنیم. به عنوان مثال ، وقتی شریک زندگیمان میگویند ، “چرا لیستی که دادم رو نخریدی” چیزی که میشنویم “تو آدم بی فکری و بی توجهی هستی”. ما حرف طرف مقابلمان را متناسب با تصویری قدیمی که از خودمان داریم تحریف میکنیم و بر این اساس واکنش نشان میدهیم. به همین دلیل است که برای شکستن یک چرخه مخرب و استدلالی ، باید صدای درونی انتقادی خود را به چالش بکشیم.
همسرتان را خلع سلاح کنید
“خلع سلاح یک جانبه” ابزاری است که زوجین میتوانند برای بحث و جنگ جدول استفاده کنند و به هم نزدیکتر شوند. وقتی تنش بینتان زیاد میشود چون نمیتوانید باهم ارتباط صمیمانهای داشته باشید نسبت به هم کینه میکنید این کینه تا حدی بیش میرود که به یک نقطه اوج میرسد و یک مشاجره شدید بوجود میآید در این لحظه بدترین ایده ممکن این است که سعی کنید مشکل را حل کنید. در این زمان که تنش به اوج خود رسید باید با آرام کردن جو طرف مقابلتان را خلع صلاح کنید برای مثال بگویید “چون خیلی دوستت دارم نمیخوام فعلا بیشتر ازین همدیگرو ناراحت کنیم”. زمانیکه آسیب پذیریمان را نشان میدهیم به طرف مقابل این فرصت را میدهیم که نرم شود و بیشتر از احساساتش مراقبت کند. زمانیکه سطح هیجانات دو طرف پایین بیاید میتوان بصورت موثرتر در مورد موضوع صحبت کنید.
احساس را به درستی احساس کنید

راهکارهایی که تا به الان پیشنهاد دادیم هیچ کدام به معنای دفن کردن احساساتمان نیست. همه ما موقع بحث و ناراحتی عصبانی میشویم و احساس خشم داریم، خشم یک حس طبیعی است و به خودی خود معنای خوب یا بدی ندارد اما برای اینکه خشممان را احساس و ابراز کنیم راههای سالم و ناسالم وجود دارد. مطمئنا راههای سالمی برای ابراز خشم وجود دارد منتها باید قبل از هرچیزی خشم خودمان را بشناسیم. باید با کاوش کردن درونمان بفهمیم این احساس از کجا میآیند و معنی آنها چیست احساساتمان به ما سرنخی می دهد که بفهمیم چه کسی هستیم. با این حال ، در یک کثیف بودن یک دعوا ، ما به ندرت وقت می گیریم تا احساسات خود را مرتب کنیم و تشخیص دهیم ، خیلی کمتر آنها را به شیوه های سازگار یا مفید بیان کنیم. بهتر است اقدامات خود را انتخاب کنیم ، بنابراین آنها با آنچه که می خواهیم همسو شوند. اما مطمئناً باید کنجکاو باشیم و احساسات خود را بپذیریم.
آسیب پذیر باشید و آنچه را می خواهید بیان کنید
لس گرینبرگ ، مبتکر اصلی درمان متمرکز بر احساس ، بین احساس اولیه و ثانویه ، سازگارانه و ناسازگار تفاوت قائل می شود. او اشاره می کند که اغلب ، هنگامی که زوجین به یکدیگر واکنش نشان می دهند ، لزوماً از احساسات اولیه مانند غم یا شرم که ممکن است باعث ایجاد شوند ، مثلاً در لحظه احساس صدمه ، طرد یا دیده نشدن ، آگاهی ندارند. در عوض ، آنها یک احساس ثانویه مانند خجالت و عصبانیت را تجربه می کنند و بر این اساس در برابر شریک زندگی خود رفتار می کنند.
همه ما این نوع واکنش ها را تجربه می کنیم و متأسفانه این واکنش های احساسی ناسازگار ما را به آنچه می خواهیم نزدیک نمی کند. با این حال ، همانطور که گرینبرگ پیشنهاد داده است ، اگر بتوانیم احساسات اولیه خود را بکار گیریم و نیازها یا نیازهای آسیب پذیرتر را در پشت آن ابراز کنیم ، آسیب پذیری بسیار بیشتری نسبت به شریک زندگی خود نشان می دهیم. ما می توانیم ارتباط برقرار کنیم که “ما می خواهیم به خاطر آنچه که هستیم احساس کنیم دوست داریم یا دیده می شویم.” سپس شریک زندگی ما فرصتی پیدا می کند تا ما را بهتر بشناسد و نسبت به ما احساس کند.
همانطور که احساس می شود آسیب پذیر بودن را احساس می کند و در لحظه درگیری مانع از مراقبت می شود ، هرچه هوشیارتر نسبت به خود ، احساسات، افکار و اعمال خود باشیم ، توانایی قطع چرخه های مخرب و دستیابی به موفقیت را داریم. نزدیکی با شریک زندگی ما با استفاده از این ابزارهای بازتاب خود، ما واقعاً نیمی از پویایی خود را در دست می گیریم و یک محیط خوشایند و امن برای شریک زندگی خود ایجاد می کنیم تا همان کار را انجام دهد.
در اینجا چند روش اجرایی آورده شده است که می توانیم دفعه بعدی که با شریک زندگی خود بحثتان، از آنها استفاده کنیم:
- مکث کنید (کار دیگری انجام دهید ، نفس بکشید ، مراقبه کنید ، قدم بزنید)
- از نشخوار فکری بپرهیزید
- به آنچه در درون بدن شما اتفاق می افتد توجه کنید
- با افکار منفی بیش از حد همذات پنداری نکنید
- سعی کنید موضع “پذیرایی” اتخاذ کنید
- به هر صدای درونی انتقادی که پاسخ شما را تشدید می کنند ، توجه کنید
- احساسات خود را تصدیق کنید
- کاوش کنید که آیا ممکن است این احساس اولیه ، ثانویه ، سازگارانه یا ناسازگار باشد
- اقدامات خود را انتخاب کنید
- در مورد آنچه می خواهید باز ، آسیب پذیر و مستقیم باشید