تست آنلاین طرحواره (آزمون اینترنتی طرحواره)

همه ما انسانها با نیازهای متفاوتی بدنیا میآییم. نحوه رفتار والدین و شیوهای که این نیازها را برآورده میکنند، اگر به صورت نادرستی انجام شود، باعث میشود تا ما به صورت خاصی به دنیا و مسائل آن نگاه کنیم. باورهایی که پس از دوران کودکی در ذهن ما شکل میگیرد، باعث میشود در رابطههای خودمان با دیگران به طور خاصی رفتار کنیم و رفتارهای آنها را جور دیگری برداشت کنیم. به این باورهای شکل گرفته که عموماً به صورت ناسازگار هستند، از دید جفری یانگ، با عنوان طرحوارههای ناسازگار اولیه نامیده میشود. در این مقاله قصد داریم تا شما را با تست طرحواره درمانی آشنا کنیم.
طرحواره درمانی توسط یانگ و همکارانش معرفی شد. این درمان، درمانی نوین در درمان اختلالات شخصیت است. همچنین برای کسانی که در ارتباطات بین فردی خود با نزدیکانشان دچار مشکل هستند، به خوبی عمل میکند. هدف طرحوارهدرمانی کمک به افرادی است که نسبت به درمان مقاوم هستند و نتوانستند با شیوهای دیگر به خوبی درمان شوند و یا پس از دریافت درمان، مجدداً مشکلشان برگشته است. طرحوارهدرمانی بسته به مشکل بیمار میتواند به صورت کوتاهمدت، میان مدت و بلندمدت به کار گرفته شود. کلمه طرحواره به عنوان ساختار، قالب و یا چهارچوب تعریف میشود و اولین بار در پژوهشهای ژان پیاژه این کلمه به کار برده است. پیاژه سعی میکرد برای تبیین روانشناسی رشد از این واژه استفاده کند.
ویژگیهای طرحوارههای ناسازگار اولیه چیست؟
- الگوها یا درونمایههای عمیقی دارند.
- از خاطرات، هیجانها و احساسات بدنی تشکیل شدهاند.
- در دوران کودکی یا نوجوانی شکل گرفتهاند.
- در سیر زندگی تداوم دارند.
- درباره خود و رابطه با دیگران هستند.
- به شدت ناکارآمد و مخرب هستند.
در واقع رفتارهای ناکارآمد ما براساس طرحوارههایی است که به صورت ناسازگار در ما بوجود آمده است و در واکنش به آن طرحوارههای موجود، ما دچار رفتارهای نادرست میشویم. طرحوارهها برای بقای خودشان میجنگند. ما با یک طرحواره احساس راحتی میکنیم و حاضر به ترک آن نیستیم. برای مثال، تصور کنید شما یک پدر ایدهآل گرا، خشن و سختگیر داشتید. یکی از معیارهای شما برای ازدواج احتمالاً این خواهد بود که همسرتان شبیه به پدرتان نباشد. اما به دلیل طرحوارههایی که رفتار پدر برای شما بوجود آورده است، به سمت فردی گرایش پیدا خواهید کرد که دقیقاً رفتارهای او را داشته باشد. گاهی نیز برعکس به سمت کسی میروید که هیچگونه شباهتی به پدرتان نداشته باشد و به همین دلیل با ازدواج شما مخالفت میکند. افرادی که بارها و بارها خیانت میبینند و رها میشوند، به سمت اشخاصی جذب شدند که اشخاص ناامنی بودند. در واقع طرحواره آنها، افراد اطراف را جذب میکند، به این حالت، جذب طرحوارهای گفته میشود. حتی گاهی متوجه میشوید عاشق فردی شدید که هیچگونه شباهتی به فرد ایدهآل شما ندارد، اما نمیتوانید او را رها کنید.
در ابتدای مقاله اشاره کردیم که برطرف نشدن نیازها و یا بیش از حد برآورده شدن آنها، توسط والدین باعث بوجود آمدن طرحوارههای ناسازگار اولیه میشود. این نیازها را به صورت دستهبندی شده در ادامه معرفی خواهیم کرد:
- دلبستگی ایمن به دیگران( شامل نیاز به امنیت، ثبات، محبت و پذیرش)
- خودگردانی، کفایت و هویت(استقلال)
- آزادی در بیان نیازها و هیجانهای سالم
- خوداتگیختگی و تفریح
- محدودیتهای واقعبینانه و خویشتنداری
یانگ اشاره میکند که این نیازها جهان شمول هستند، یعنی همه انسانها، در همه جای کره زمین این نیازها را دارند، البته شدت این نیازها در بعضی از افراد بیشتر و در برخی کمتر است. هدف طرحوارهدرمانی این است که که به بیماران کمک کند تا راههای سازگارانهتری برای ارضای این نیازهای ارضا نشده، پیدا کنند.
در مدل یانگ، هجده طرحواره وجود دارد که طبق این 5 نیاز ارضا نشده تقسیم شده است. این حوزههای 5 گانه طرحوارهای به صورت زیر معرفی شدهاند:
- حوزه اول: بریدگی و طرد که شامل 5 دسته طرحواره: رهاشدگی/ بی ثباتی؛ بی اعتمادی/ بدرفتاری؛ محرومیت هیجانی؛ نقص و شرم و انزوای اجتماعی/ بیگانگی است.
- حوزه دوم:خودگردانی و عملکرد مختل شامل 4 دسته طرحواره: وابستگی/ بیکفایتی؛ آسیبپذیری نسبت به ضرر یا بیماری؛ خودتحول نیافته/گرفتار و شکست است.
- حوزه سوم: محدودیتهای مختل که شامل 2 دسته طرحواره: استحقاق و بزرگمنشیف خویشتن داری و خودانضباطی ناکافی است.
- حوزه چهارم: دیگر جهتمندی که شامل 3 دسته طرحواره: اطاعت، ایثار، پذیرش جویی و جلب توجه است.
- حوزه پنجم: گوش به زنگی بیش از حد و بازداری که شامل 4 دسته طرحواره:منفیگرایی/بدبینی؛ بازداری هیجانی؛ معیارهای سرسختانه و تنبیه است.
حوزه اول طرحوارهها: بریدگی و طرد
انتظار اینکه فرد برای امنیت، ثبات، محبت، همدلی، در میان گذاشتن احساسات، پذیرش و احترام به شیوه ای قابل پیشبینی ارضا نخواهد شد. طرحواره های این حوزه به طور معمول در خانواده هایی به وجود می آید که بی عاطفه، سرد، مضایقه گر، منزوی، کند، غیر قابل پیش بینی یا بد رفتار هستند. این طرحوارهها به دلیل اینکه در سالهای ابتدایی حتی پیش از مدرسه به وجود میآیند در روند درمان کاردرمانگر را دشوارتر میسازد به دلیل اینکه برخی از مراجعین خاطرات مربوط به سال های ابتدایی زندگی شان را به خاطر ندارند.
حوزه دوم:خودگردانی و عملکرد مختل
انتظاراتی که فرد از خود و محیط دارد با تواناییهای محسوس او برای جدایی بقا و عملکرد مستقل یا انجام موفقیتآمیز کارها تداخل میکند. طرحواره های این حوزه به طور معمول در خانواده هایی به وجود می آید که اعتماد به نفس کودک را کاهش میدهند، گرفتارند، بیش از حد از کودک محافظت می کنند یا اینکه نتوانستند کودک را به انجام کارهای بیرون از خانواده تشویق کنند
حوزه سوم: محدودیتهای مختل
نقص در محدودیت های درونی، احساس مسئولیت در قبال دیگران یا جهت گیری نسبت به اهداف بلند مدت زندگی. این طرحواره ها منجر به بروز مشکلاتی در رابطه با رعایت حقوق دیگران، همکاری با دیگران، تعهد یا هدف گزینی و رسیدن به اهداف واقع بینانه می شود. طرحواره های این حوزه معمولاً در خانواده هایی به وجود میآید که به جای انضباط، مواجهه مناسب، محدودیتهای واقعی، مسئولیت پذیری و همکاری متقابل و هدف گزینی، وجه مشخصه آنها سهل انگاری افراطی سردرگمی یا حس برتری است. در برخی موارد کودک ممکن است نتواند ناراحتی عادی و معمولی را تحمل کند یا اینکه ممکن است هدایت جهت مندی و راهنمایی کاملی دریافت نکرده باشد. این کودکان در آینده تبدیل به افرادی خودشیفته میشوند و دیگران را صرفاً وسیلهای برای رسیدن به اهدافشان میبینند.
حوزه چهارم: دیگر جهتمندی
تمرکز افراطی بر تمایلات، احساسات و پاسخ های دیگران به گونه ای که نیازهای خود فرد نادیده گرفته می شود. این کار به منظور دریافت عشق و پذیرش،احترام، ارتباط با دیگران یا اجتناب از انتقام و تلافی صورت میگیرد. در این طرحوارهها؛ معمولا تمایلات طبیعی فرد تسلیم میشود و نسبت به آن کار، ناآگاه است. طرحوارههای این حوزه معمولاً در خانواده هایی به وجود میآید که کودک را با قید و شرط پذیرفتند. کودک به منظور دستیابی به توجه، عشق و پذیرش دیگران باید جنبههای مهم شخصیت خود را نادیده بگیرد. در بسیاری از این خانوادهها، نیازها و تمایلات هیجانی والدین و منزلت اجتماعی در مقایسه با نیازها و احساسات کودک ارزش بیشتری دارد.
حوزه پنجم: گوش به زنگی بیش از حد و بازداری
تاکید افراطی بر احساسات، تکانه ها و انتخاب خودانگیخته فرد یا برآورده ساختن قواعد و انتظارات انعطاف ناپذیر و درونی شده درباره عملکرد و رفتار اخلاقی که اغلب منجر به از بین رفتن خوشحالی، ابراز عقیده، آرامش خاطر در روابط نزدیک و سلامتی می شود. طرحوارههای این حوزه به طور معمول در خانواده هایی به وجود میآید که در آنها عصبانیت، توقع و گاهی اوقات تنبیه مشاهده میشود. در این خانوادهها بر عملکرد عالی، بینقص گرایی، وظیفهشناسی، پیروی از قوانین پنهان سازی هیجانها، اجتناب از اشتباه تاکید میشود. با این حال به لذت خوشحالی آرامش اهمیت چندانی داده نمیشود. معمولاً در چنین افرادی تمایل به سمت بدبینی و نگرانی وجود دارد، به این صورت اگر افراد نتوانند در تمام اوقات گوش به زنگ باشند، همه چیز از هم میپاشد.
همانطور که اشاره کردیم، زمانی که یک یا چند طرحواره در شما وجود داشته باشد، نوع خاصی به دنیا، آدمها و اتفاقات آن نگاه میکنید. هر فرد با توجه به نوع طرحوارهاش، شروع به پناه بردن به سبکهای مقابلهای میکنند؛ یعنی وقتی طرحواره فعال میشود، به 3 روش شروع به مقابله میکنند. برای مثال فردی که طرحواره ایثار دارد در 3 حالت مقابلهای به این شیوه عمل میکند:
- فرار: از بودن در محیط و موقعیتی که طرحواره ایثارش فعال میشود، فرار میکند.
- جبران افراطی: به دلیل وجود طرحواره ایثارش، دیگر برای هیچکسی، هیچ اقدامی انجام نمیدهد و کاملاً خودخواه میشود.
- تسلیمک در طرحواره خود غرق شده و تمامی زندگیاش وقف آن میشود.
در مسیر درمان طرحوارهها، روانشناس ذهنیتهای طرحوارهای شما را پیدا میکنند. یکی از مشکلترین بخشها در درمان طرحواره، درمان ذهیتهاست. این ذهنیتها در واقع بخشی از خویشتن شما شده است و وضعیت اینجا و اکنون شماست. آنچه رفتار میکنید، آنچه میخواهید و آنچه برای شما کاملاً جا افتاده است. ذهنیتهای طرحوارهای در تقسیم بندی اولیه چهار دسته هستند و این ذهنیتها، در تقسیم بندی جزئیتر، ذهنیتها به 14 دسته تقسیم میشوند.
- ذهنیتهای کودکانه که شامل: کودک آسیبپذیر، کودک عصبانی، ک.دک غضبناک، کودک تکانشگر و کودک بیانضباط است.
- ذهنیتهای مقابلهای ناکارآمد: شامل تسیلم شده مطیغ=ع، محافظ بیتفاوت، خودآرام بخش بی تفاوت، خودبزرگ منش و زورگو و تهاجمی است.
- ذهنیتهای والد ناکارآمد که شامل والد تنبیه گر و والد پرتوقع است.
- ذهنیتهای سالم که هدف درمان است شامل ذهنیت کودک شاد و ذهنیت بزرگسال سالم است.
تمام هدف طرحواره درمانی این است که افراد بتوانند ذهنیت سالم داشته باشند. در حالت ذهنیت سالم، نیازهای فرد ارضا شده است و او احساس پیوند، همدلی، محبت و رضایت دارد و طرحوارههای ناسازگارش فعال نمیشود. او آگاه است که مسائل و مشکلاتش از کجا ریشه میگیرد و بدون درگیر شدن با خود و یا دیگران، این مسائل را حل میکند. افرادی که اختلال شخصیت مرزی دارند، به سختی میتوانند در ذهنیت سالم بمانند و کاملاً در 3 حالت دیگر در رفت و آمد هستند و به صورت مداوم تغییر رفتار میدهند. به همین دلیل درمان این افراد در بخش هیجانها باید با دقت بیشتری انجام شود.
در تست طرحواره، دو فرم کوتاه و بلند وجود دارد. فرم کوتاه برای امور پژوهشی و فرم بلند برای درمان مراجعین و سنجش وضعیت طرحوارههای آنها استفاده میشود. از این تست در هنگام مشاورههای فردی و بینفردی استفاده میشود. وقتی شما برای ازدواج، انتخاب شغل، بررسی وضعیت ارتباط عاطفی با دیگران، تکرار چندین باره اتفاقات تلخ و… به مشاور مراجعه میکنید، او ابتدا مصاحبه بالینی با شما انجام میدهد، تست میگیرد و اهداف درمانی را برای شما تشریح میکند.